کار
بخشنامه آمده بود که معلمانی که بالای ۲۵ سال سابقه کار داشته باشند ،پیش از موعد بازنشسته می شوند.نمی دانم چرا از شنیدن خبر آنقدر ذوق کردم و خوشحال شدم.در حالیکه ته دلم می دانستم که بخشنامه ای که مردان فرستاده باشند و قرار باشد پشت میز نشین های مرد آنرا تایید کنند هیچ اعتباری ندارد.اگر تمام دست اندازها هم برداشته می شد ،حس خودخواهی و حسادت مردانه که آن را در وجود زمختشان پنهان کرده اند، اجازه چنین کاری نمی داد.باری درخواست بازنشستگی دادم و جواب منفی گرفتم.یک روز متفکر بودم و افسردگی گرفتم و باز یادم رفت.حالا که دوباره فصل مدرسه ها رسیده من دوباره به هم ریخته ام و دلم پر از نفرت شده است.با خود می گویم "که فقط روز اول سخت است و باز یادت می رود"ولی می دانم که یادم نمی رود فقط غصه ای روی غصه ای دیگر انبار می شود.دوستم می گوید"آرامش زندگی در بازنشسته شدن پیش از موعد نیست"از او هم ناامید می شوم.