رنگها
بیش از یک ساعت است که پارچه ها و طرح سوزندوزی دورشان روی قالی ولو شده است.ترکیب رنگ پارچه و سوزندوزی اش را بلد نیستم.شاید هم بلدم ولی نیاز به زن یا دختریست که با هم در موردش حرف بزنیم و با هم لذت ببریم.آن زن یا دختر مجهول وجود خارجی ندارد.پارچه ها به حال خود رها می شوند.از درجه اهمیت ساقط می شوند و سر من به نوشتن گرم می شود.چرخ روزگار همانطور که دلش بخواهد می چرخد.کاری به فاز دل ما ندارد.