اسپنتان

قدرت

می گوید"فلانی گفته که مردان طایفه اش قدرت عجیبی دارند."پرسیدم"چه قدرت عجیبی؟"گفت"می توانند به خواب هر کس که دلشان بخواهد بروند و پریشانش کنند."لبخندی زدم و گفتم"حالا تو می ترسی که به خوابت بیایند و دیوانه ات کنند؟"می گوید"نه!چه کار من دارند.او حتما پا روی دمشان گذاشته که به خوابش آمده اند."در مورد اینکه چگونه می توان به خواب آدمها رفت مطالبی را خوانده و مقاله را تا آخر نخوانده بودم.از حوصله ام خارج شده بود.گفتم"تو چرا این همه به خواب ها و خیالها علاقه داری؟"گفت"علاقه ای ندارم.فقط محض کنجکاوی از فلانی در مورد خواب و بشارت پرسیدم."گفتم"بشارت فعلی برای تو فقط درس خواندن است.چاره دیگری برایت نمانده.از خواب و خیال تو و فلانی به جایی نمی رسید."سکوت کرد.شاید انتظار نداشت که پند و اندرزش بدهم.من هم دیگر سکوت کردم.نمی خواستم در مورد خواب و خیالات آدمها دیگر سخنی بشنوم

Espantan دوشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۴۰۰ 3:40
امکانات وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

© اسپنتان